عمل به دانسته ها با خودآفرینی

چرا به دانسته هایمان عمل نمی کنیم؟منظور دانسته هایی ست که  از کتاب ها ،سمینارها ووبینارها یاد گرفتیم. اغلب ما کتاب پدر پولدار وپدر بی پول را خوانده ایم آیا بعد از مطالعه کتاب مذکور در راه ثروتمند شدن قدمی برداشته ایم؟

به نظر می رسد شکافی بین آن چیزهایی که می دانیم و آن چیزهایی که عمل می کنیم وجود دارد.امروزه به یمن پیشرفت تکنولوژی ،دسترسی به دانش به راحتی ممکن و میسر شده و در حقیقت ما به دریای اطلاعات دسترسی داریم.البته این دسترسی آسان به دریای اطلاعات ممکن است خطراتی هم داشته باشد از جمله غرق شدن در این دریا .که از عواقب آن عدم به کارگیری آموخته هاست.

افراد وکارآفرینان موفق به نظر می رسد در برخورد با این موضوع یعنی به کار بردن دانسته ها  متفاوت از سایر مردم عمل می کنند.

احتملا آنها با شناخت خود و نیازهایشان (خودشناسی ) اقدام به ارزش آفرینی کرده و به سراغ اطلاعاتی می روند که  مورد نیازشان بوده  وخود را به صورت بی مهابا در معرض هر اطلاعاتی قرار نمی دهند.با خودآفرینی  اقدام به راه اندازی کسب وکار مورد علاقه کرده ویا شغل مورد علاقه خود را خلق می کنند.

جهت یافتن پاسخ این سوال که چرا به دانسته ها عمل نمی کینم در جستجوی خود به کتاب عمل به دانسته های کن بلانچارد برخورد کردیم .

آقای بلانچارد در این کتاب به سراغ کارآفرین موفقی می رود که توانسته دانش خود را به عمل تبدیل کند.یکی از مهم ترین ویژگی های این فرد علاقه داشتن به کسب وکارش بوده به گونه ای که بین کار وتفریح تفاوتی احساس نمی کرده و آموزش به مردم برایش کاری لذت بخش بوده.

کارآفرین ابتدا توصیه می کند که در هنگام مواجه با اطلاعات جدید یادداشت برداری کنیم.

سپس به حلقه گمشده اشاره می کند.در حقیت  شکاف بین دانستن وتوانستن را حلقه گمشده نامیده است.

این مدیر موفق اشاره می کند که سه دلیل اصلی وجود دارد که ما به دانسته هایمان عمل نمی کنیم.

1-انباشتگی اطلاعات

2-نگرش منفی

3-عدم پیگیری

شاه کلید و راز غلبه بر این عوامل هم تکرار است.منظور از تکرار نوعی تکنیک آموزشی ست که تکرار فاصله دار نام دارد.

ادامه دارد