چرا «خودآفرینی»؟

چرا «خودآفرینی»؟
نمیدانم برای تو از کجا شروع شده، اما برای من، همهچیز از یک سؤال آغاز شد.
روزی، میان روزمرگیهای کارمندی، در زیرزمین یکی از سازمانها، جایی میان سکوت سرورها و سرمای تهویهها، ذهنم متوقف شد روی یک سؤال ساده اما عمیق:
«آیا این زندگیای که دارم، انتخاب من بوده؟»
رشتهای که خواندم، کاری که میکنم، آدمی که شدهام… همهاش حاصل خواست و انتخاب خودم بوده یا فقط با جریان زندگی همراه شدهام؟
همان لحظه، جرقهای درونم روشن شد. شروع کردم به قدمزدن، حرفزدن با خودم، وارسی زندگیام… مثل کسی که تازه از خوابی عمیق بیدار شده.
و این شروع راهی شد که بعدها اسمش را گذاشتم: خودآفرینی.
نه اینکه تا قبل از آن تلاش نکرده باشم. من هم مسیر آشنا و پرچالشی را طی کرده بودم: دانشگاه، شغل، دغدغههای مالی… اما در درونم صدایی آرام میگفت:
«این همهاش نیست.»
خودآفرینی یعنی چه؟
برای من، خودآفرینی یعنی لحظهای که بپذیری شاید گذشتهات به انتخاب تو نبوده،
اما آیندهات میتواند باشد.
یعنی جرأت اینکه بپرسی:
-
چه توانمندیهایی در من هست؟
-
به چه چیزی واقعاً علاقه دارم؟
-
اگر شغل ایدهآلم وجود ندارد، آیا میتوانم آن را خلق کنم؟
در آغاز این مسیر، تنها بودم. نه بهخاطر نبودن دیگران، بلکه چون کمتر کسی حاضر بود بایستد، نگاه کند، و بپرسد.
اما من خواستم بفهمم. خواستم انتخاب کنم، نه فقط تحمل.
از گوگل شروع کردم، اما نه برای جستجوی اطلاعات، بلکه برای جستجوی خودم.
و رسیدم به کتابها، دورهها، تجربهها، استارتاپها، نوشتن، کوچینگ… و کشفهایی که هیچوقت در برنامهریزیهای قبلیام نبود.
تا اینکه برای خودم جملهای ساختم که شد قطبنمای زندگیام:
«قبل از اینکه کارآفرین باشی، باید خودآفرین باشی.»
چون اگر خودت را نشناسی، نپذیری، و نسازی، چه کار کنی چه نکنی، زندگیات را دیگران خواهند نوشت.
این مسیر برای کیست؟
این مسیر برای توست، اگر:
-
حس میکنی زندگیای که داری، نسخهی اصلی تو نیست.
-
از سؤال «میخوای با زندگیت چیکار کنی؟» نمیترسی، یا تصمیم داری نترسی.
-
میخواهی انتخابگر زندگیات باشی، نه فقط تحملکنندهی آن.
این مسیر، یک سبک زندگی است.
و ما در کوچینگ خودآفرینی کنارت هستیم تا بتوانی کشف کنی، بسازی، و پیش بروی.
درباره آکادمی خودآفرینی
بیوگرافی و توصیحاتی درباره آکادمی خودآفرینی
نوشتههای بیشتر از آکادمی خودآفرینی
دیدگاهتان را بنویسید