بی حسی نسبت به هدف
من وقتی اوایل کار خودآفرینی را شروع کردم کلی هیجان داشتم ،برای شما هم پیش اومده که کار یا هدفی را با انگیزه زیادی شروع کنید و اول اون کار کلی هیجان داشته باشید جوری که از خواب وخوراک بیفتید وبعد از مدتی یک حالت کرختی یا بی حسی بهتون دست بده؟
به نظرتون علت هیجان اولیه چیه؟
شاید یکی از علتهاش این باشه که ما در شروع یک سری کارها زیادی خوش بین هستیم،کمتر به مسائل ومشکلات مسیر فکر می کنیم ،کتاب هنر شفاف اندیشیدن را مطالعه نکردیم و….
علت کرختی ثانویه چیه؟
بعد از مدتی که توی مسیر پیش می رویم و حوادث و رخدادهای مسیر را می بینیم که در تقابل با اون خوش بینی اولیه هست ،واقع بین تر می شویم و شاید بدبینی سراغمون بیاد.البته نباید تسلیم بشیم و باید امیدوارانه پیش برویم.
من فکر می کنم وسط این دو تا چیزی هست به نام قدرت اراده و داشتن استمرار.تفاوت افرادی که یه کار را تموم می کنند و نتیجه می گیرند و افرادی که بعد از مدتی کارها را ناقص الخلقه رها می کنند در همین قدرت استمرار هست.
دیدگاهتان را بنویسید