4قدم برای پیدا کردن شغل یا کسب وکار مورد علاقه
آیا راه اندازی کسب وکار مورد علاقه و یا یافتن شغل مورد علاقه جزء دغدغه های روزمره شماست؟
آیا در بعضی از زمینه های زندگی مثل شغل خود احساس رضایت نمی کنید؟
آیا تمایل به کارآفرینی دارید؟
شاید می خواهید با حفظ شغل وکسب وکار فعلی دست به ارزش آفرینی زده و ارزشی را خلق کنید تا منجر به بهبود کسب وکارتان شود؟
ما در استارتاپ خودآفرینی به شما کمک می کنیم تا در 4 قدم به صورت کاربردی خودشناسی کرده و کسب وکار مورد علاقه خود را راه اندازی کنید.
چهار فاکتور وجود دارد که تعیینکننده رضایت افراد از شغل آیندهشان است:
1-علایق
2-شخصیت
3- مهارتها
4- ارزشها
باید اول تعریف کنیم که شور و شوق و علاقه چیست؟
باید ببینیم چه چیزی ما را به حرکت وامیدارد؟
آیا صرف اینکه بچهها را دوست داریم دلیل بر آن است که میتوانیم مربی مهدکودک شویم؟
یا اینکه یاددادن برایمان لذتبخش است؟
یا از توی خانه ماندن خسته شدهایم و میخواهیم ساعاتی را در یک محیط شاد بگذرانیم؟
برداشتِ ما از چیزی که به آن علاقه داریم ممکن است با آنچه که در مقام عمل تجربه میکنیم مطابق نباشد یا یک فاکتور را در این شغل و علاقهای که به آن برای خودم متصور بودم لحاظ نکرده بودم.نکتۀ دیگری که در مورد علاقه به شغل وجود دارد این است که علاقۀ ما به شغلها طیفی ست و چنین نیست که ما به یک شغل به صورت صددرصدی علاقه داشته باشیم و به صورت صفردرصدی از سایر شغلها متنفر باشیم!
زمانی که از افراد پرسیده می شود از انجام چه کاری لذت میبرند. بیشتر آنها به جای کارهای مورد علاقه در مورد کاری که خوب انجام میدهند، پاسخ دادهاند.
به همین دلیل معمولا خودم را برای آنها مثال میزنم: من کار با کامپیوتر را خیلی خوب انجام میدهم، اما از برنامه نویسی وکد زدن متنفرم.انجام دادن خوب یک کار صرفا به این معنا نیست که تمام عمر باید در آن حوزه کار کنید.
متاسفانه بسیاری از افراد از اینکه به شغل رویایی خود نزدیک شوند خجالت میکشند، چون به سادگی فکر میکنند مهارتها یا توانایی لازم برای انجام آن کار را ندارند. ارزیابی رغبتسنجی STRONG به شما کمک میکند سه حوزه علاقه خود را شناسایی کنید.
اولین گام برای کار با اشتیاق وعلاقه خودشناسی ست
ما باید به متخصص شناخت و فهم خودمان تبدیل شویم و در اولین گام به نقاط قوت منحصر به فرد مان پی ببریم.هر کدام از ما تکه منحصر بفردی از پازل هستی هستیم و مثل اثر انگشت از بقیه متمایز می شویم.با شناخت نقاط قوت خود،می توانیم کارهایی را انجام بدهیم که هیچکس به خوبی ما قادر به انجام آن کار نیست
.بعد از شناخت نقاط قوت باید به بررسی نقاط ضعف خود بپردازیم. نقاط ضعف تبدیل به مانعی سخت و محکم در مقابل انجام کارهایی می شود که براساس نقاط قوت وتوانمندی های ما می تواند صورت گیرد.با برطرف کردن نقاط ضعف از طریق آموزش،مطالعه،مشاور ،مربی وانجام تمرین های عملی قادر به دیدن فرصت هایی خواهیم بود که در محیط اطراف ما وجود داشته و نیاز بازار را بهتر شناسایی خواهیم نمود.
گام دوم این است که بفهمیم ارزش های وجودی ما چیست:
ارزشهای شما نقش مهمی در جستوجو و تصمیمگیریهای شغلی شما ایفا میکنند. ارزشها محرک رفتار و عاملان تعیینکننده بزرگی برای شادی و رضایت شغلی شما هستند و به همین دلیل کوتاه نیامدن بر سر ارزشها به هر طریقی بسیار مهم است. بنابراین، اگر با ماموریت و رویکرد کارمند یا شرکت خود یا محصولی که ارائه میکنید موافق نیستید، احتمال اینکه از شغلی که دارید لذت نبرید زیاد است و باید اولویتهایمان را مشخص کنیم.
یک جدول ساده اولویتبندی ارزشها به شما کمک میکند ۶ ارزش برتر خود را بشناسید، بهعنوان مثال: اول به استقلال، مردم، خانواده و سلامتی اهمیت می دهیم ویا به موفقیت شرایط کار و غیره.
گام سوم تجارب ومهارت های ماست.
مهارتها همان تواناییها و رفتارهای شما هستند که در طول زمان ایجاد یا کسب میشوند. من اطمینان دارم که همه افراد یکسری کارها را خوب انجام میدهند. مهارتها بخش مهمی از شخصیت شما هستند، بنابراین کارهایی که از انجام آنها لذت میبرید، همان کارهایی هستند که به خوبی انجام میدهید. آیا میدانستید سه نوع مهارت مختلف وجود دارد؟ این مهارتها عبارتند از: مهارتهای فنی (مرتبط با شغل)، مهارتهای خودمدیریتی (مثل مدیریت زمان) و مهارتهای قابل انتقال (مثل مذاکره و توانایی برقراری ارتباط).
چه چیزی کمک میکند تا علاقه و اشتیاق به عمل و ارائه برسد؟
اقدام کردن مرحله آخر است یعنی بعد از خودشناسی (شناخت نقاط قوت ،ارزش های وجودی و مهارت ها وتجربه ها) باید اقدام کنیم.هر کاری غیر ممکنه مگر اینکه شروعش کنیم .شناخت خود زمانی معنادار میشود که دست به اقدام بزنیم.
دیدگاهتان را بنویسید